معرفي شهرستان تفرش

معرفي شهرستان تفرش

 پيشنه تاريخي شهرستان تفرش: 

محدوده فعلي تفرش جز متصرفات مادها ، هخامنشيان و اشكانيان بوده از دوره ساسانيان قبور حوض گونه زرتشتيان و بعض قلاع به يادمانده است و بعد از آن در زمان طاهريان و صفاريان و سامانيان و آل بويه و غزنويان نيز با وجود عدم وجود آثار ، جزو متصرفات آن به شمار مي رفته در دوره سلجوقيان نام تفرش به صورت طبرس رواج پيدا كرده وبرخي از بزرگان و علما خود رابه آن منسوب و مقلب نموده اند به طور مثال كنيه طبرسي ويژه رجال شيعه بوده و مورد اصلي آن نيز كتب اماميه است و اين انتساب با اين كه از عدد انگشتان دست تجاوز نمي كند، مشخص كننده نفوذ اماميه در تفرش و رواج آن از ديرباز است . در دوره خوارزمشاه تفرش دهستاني در محدوده اقليم عراق (اراک) بوده است و در فاصله سال هاي 740-838 در حدود متصرفات آل جلاير محسوب مي شده است. 

 

پيشنه تاريخي شهرستان تفرش
از مغولان و تيموريان هيچ اثري در تفرش ديده نمي شود ولي تفرش در روزگار صفويه بويژه پادشاهي شاه عباس بزرگ رو به آباداني نهاده است ومردم تفرش با انجام خدمات برجسته در دستگاههاي حكومت صفوي نفوذ نمود تفرش در ايام سلطنت افشاريان تا سال 1218 جزو متصرفات ايشان بوده است تختگاه زنديان شيراز و خاك تفرش در آن روزگار جزء متصرفات آنان بوده است. 
و در اين زمان مكتب خانه هاي متعددي در تفرش تاسيس شده كه نوجوانان در آن به فرا گرفتن مقدمات فارسي و تعلم قرا، مي پرداخته اند در دوران قاجاريه است كه مرداني از تفرش در كار سياست مملكت وارد مي شوند و در راه خدمت به ايران حتي از بذل جان خود نيز دريغ نمي ورزند باز در همين دوره است كهبه سبب توجه پادشاهان قاجار به منطقه روحانيان و علماي مذهب عده اي از سادات بني فاطمه تفرش در دستگاه حكومت رشد كرده تا جايي كه به مناصب بزرگ گمارده مي شوند و يكي از ويژگي هاي دوره قاجاريه گسترش مكتب خانه ها و تكثير و فراواني ميرزاها در تفرش آشتيان و فراهان است ولي روي هم رفته جامعه تفرش در دوره قاجاريه دهقاني ولي غير متحجر بوده است. 

در سال 1316 خورشيدي كشور ايران از نظر جغرافيايي به ده استان تقسيم شد و سلطان آباد با شمول قصبه هاي تفرش فراهان، آشتيان و غيره به شهرستان تبديل و به نام اراك ناميده شد و تفرش تبديل به بخش گرديد تا بالاخره در سال 1342 تفرش با شمول بخشهاي فراهان، آشتيان، خلجستان، و نيز دهستان رودبار به شهرستان تبديل شد و با مشاركت مردم، خيابان هاي وسيع در مركز شهر ايجاد گرديد. 
درباره وجه تسميه نام تفرش مردم را بر اين باور است كه تفرش در اصل گبرش بوده است و اين توجيه شايد بدين سبب است كه در سده هاي قبل و حتي صدر اسلام گبرها و زرتشتيان در اين جلگه و نقاط مجاور آن از جمله فراهان و آشتيان سكونت داشته اند در متون جغرافيايي اسلام گاهي نام تفرش طبس و يا طبرش آمده است. 


معرفي دهستان هاي تابع شهرستان تفرش 

الف: بخش مرکزي (تفرش)
1- دهستان بارزجان : 
اين دهستان در شمال و در مجاورت شهر تفرش قرار گرفته و بيشتر روستاهاي اين دهستان در مناطقع كوهستاني واقع گرديده است بدليل كمي زمين در روستاها گذران زندگي اهالي از طريق باغداري و دامداري است محصولات كشاورزي علاوه بر مقادير كمي غلات و حبوبات ميوه هاي درختي است كه گردو و بادام در راس آنها قرار دارد واهالي مازاد توليد خود را به شهرستان هايي نظير قم صادر مي كنند وآب و هواي روستاها به دليل كوهستاني بودن سرد و زمستاني هاي طولاني بر منطقه حكمفرماست. 
گر چه تردد در تعدادي از راههاي در فصول بارندگي بسختي صورت مي گيرد ولي وجود راههاي شوسه در حوزه دهستان ارتباط روستاها را مسير نمود نداشتن زمين كافي و آب و هواي سردسير موجب گرديده تا اهالي با زحمت و تلاش زياد به مشكلات فائق آمده و مايحتاج كشاورزي خود را تامين كنند. 

2- دهستان خرازان : 
يكي از دهستان هاي استثنائي است كه بدليل داشتن موقعيت جغرافيايي خاص و محدود بودن در ميان رشته ارتفاعات صعب العبور امكان دسترسي اهالي روستاهاي محصور در اين منطقه طبيعي تنها از سه راه به دنياي خارج وجود دارد كه عبور از هر سه راه به سختي امكان پذير مي باشد نام خرازان از گردنه اي به همين نام گرفته شده است. 

3- دهستان رودبار : 
كليه روستاهاي دهستان رودبار در منطقه اي كاملا" كوهستاني قرار گرفته و از گذشته دور اين محدوده بنام دهستان رودبار معروف بوده است ارتفاعات رفيع و صعب العبور كليه مناطق اين دهستان را در برگرفته كه به همين دليل روستاها داراي زمين كشاورزي كافي نبوده و روستائيان سرد و طولاني حاكم بر روستاهاست فعاليت هاي چشمگير اهالي موجب گرديده است كه اهالي خود توليدات مورد نياز كشاورزي خود را تهيه كنند ¸فرآورده هاي خشكبار را به شهرهاي همجوار صادر نمايند راههاي ارتباطي شوسه است كه در تعدادي از ان ها رفت و آمد در زمستان به سختي صورت مي پذيرد. 

4- دهستان کوپناه 




نوشته شده در 29 آبان 1398برچسب:تفرش,ساعت 22:55 توسط داود مشهدي|

  •  نکیسا فرزند حاجی مؤذن [حاج ملا رجبعلی] و متولد1249خورشیدی است.
  • در ترخورانِ تفرش متولد شد و چون از طفولیت صدایی رَسا، ملیح و مطبوع داشت، پدرش، استادش بود و رموز خوانندگی را به او یاد داد. از دیگر اساتیدش می توان میرزا بابا را نام برد. 
  • هنوز به سن بلوغ نرسیده بود که خوانندگی او مورد توجه قرار گرفت و از شبیه خوانهای تکیه دولت شد. و بعدها از شبیه‌خوان‌ها و خوانندگان معروف گردید. 


  • فاصلة روستا – که زمین زراعی نکیسا آنجا بوده – تا خانة قدیمی او،  زیاد است. ولی جالب اینجاست تعریف کرده که وقتی نکیسا (با گاوش) از سر مزرعه میامده، به محض رسیدن به روستای کوهین شروع به خواندن میکرده و از آن فاصله صفیه خانم متوجه صدای همسرش و برگشتن او از
  • سرِ کار میشده و چای را آماده میکرده!
    ذکر خاطرة دیگر هم بی لذّت نیست. دکتر مصفّا – گویا – تعریف کرده که روزی پدرش – اسماعیل مصفّا – که به سفر رفته بود، به تفرش بازمیگردد و وقتی خبر بازگشتش را به برادرش یعنی نکیسا میدهند، در همان نزدیکیهای مزرعه، از خوشحالی شروع به خواندن میکند: مژده ایدل! که مسیحا نفسی میاید... و اینقدر این بیت را با شوق و ذوق میخوانَد که مردم روستا از خانه بیرون میایند و از یکدیگر میپرسند: "ملّا رجبعلی زنده شده؟"
     
    ملّا رجبعلی، پدر نکیسا مؤذّن و تعزیه خوان شهر بوده و صدای معرکه ای داشته و مردم هم به او اعتقاد عجیبی داشته اند.
    میگفتند کلمة آواز ملارجبعلی از فاصلة دور معلوم بوده و همینطور از اذان گفتنهای او در سحرها یاد میکند.
     
    نکیسا هر روز بر روی ایوان خانه آواز میخوانده. برادرِ نکیسا نیز خوب میخوانده. اسماعیل خان مصفّا ست. گویا او بسیار خوب "مثنوی" میخوانده و در مثنوی خوانی حتّی بهتر از نکیسا بوده.
     

    در جایی از نوار، نکیسا آوازی میخوانَد و بعد، از – به زعم خودش – بَد خواندنش - به خاطرِ پیری - عُذرخواهی میکند و میگوید "شرمنده!" این واژه را با لحنی خاص اَدا میکند؛ لحنی بسیار مهربانانه...
    در پایان مصاحبه،پرسش کننده میگوید امیدوارم بچّه های ما قدرِ این نوار را بدانند. نکیسا هم در پاسخ میگوید: "این رو داشته باشید. نگه دارید همیشه. من دیگه عمرِ خودمُ کردم. میمیرم. وقتی شنیدید، یه "خدامُرزی" میکنید برام." و ما هم برایش فاتحه ای میخوانیم...


    • مقبرة نکیسا دو سنگ دارد؛ یکی سنگ قدیمی و دیگری سنگِ جدید - که حاتم عسگری، خواننده و شاگردِ نکیسا برای پاسداشت یادِ او بنا کرده.
      نزدیک ترین روستا به مزار نکیسا، کوهین نام دارد. در انتهای روستا و بیرون از آن تعدادی زمین زراعی وجود دارد. نکیسا هم در سالهای پایان عمر در همین حوالی زمین داشته و کار میکرده. از قول صفیه خانم، همسر نکیسا تعریف میکنند که نکیسا کار نمیکرده؛ بلکه هر روز، بیشتر برای گذران وقت و استفاده از طبیعت به سرِ زمین میآمده. با شناخت سطحی که از روحیة نکیسا وجود دارد، این حرف خیلی دور از ذهن نیست. بهر حال نکیسا پایان عمرش را در اینجا گذرانده. میگویند خودش را هم برای دیدار آخرت آماده کرده بود؛ لباس سفیدی بر تن میکرد و محاسنی هم گذاشته بود و گویا گاوی هم داشته و خلاصه با تمام این اوصاف قیافه ای معنوی به هم زده  بود.
    •  
    او تحت تعلیم ”‌میرزا بابا” روش خوانندگی، دستگاه‌ها و گوشه‌های موسیقی ایرانی را فرا گرفت و در كنسرتی با تار علی اكبر شهنازی شركت كرد. 
    نكیسا خواننده تعزیه و خواننده ردیف موسیقی ایرانی بود. نكیسا صفحه هایی با علی اكبر شهنازی (تار) و مرتضی نی داوود (تار) ضبط كرده است.
     
    حسینعلی نكیسا ، علاوه بر مهارت در تعزیه‌خوانی در آوازخوانی به سبك نرم نیز مهارت داشته، تعدادی صفحه از او به یادگار مانده است. پدرش حاجی ملارجبعلی موذن نیز از خوانندگان و تعزیه‌خوان‌های مشهور عصر ناصری است.
     
    نكیسا 112 سال عمر كرد و در این عمر طولانی بیشتر گوشه‌های مهجور موسیقی ایرانی را فرا گرفت و به شاگردانش تعلیم داد. این هنرمند ارزنده ولی گمنام در سال 1355 ش در گذشت. استاد حاتم عسگری آوازه‌خوانی به شیوه قدما را نزد او فرا گرفت. یكی از قطعات باقی مانده از نكیسا آواز او در دستگاه شور با تار شادروان حاج علی اكبر خان شهنازی با شعری از شاعر بزرگ ایران سعدی شیرازی است كه می‌گوید: یك روز به شیدایی در زلف تو آویزم. این آواز ” شور” با چنان مهارتی اجرا شده است كه یكی از شاهكارهای آواز در موسیقی ایرانی به شمار می‌رود.
     
    مرحوم نكیسا، كار دولتی قبول نكرد كشاورز بود و نیاز مالی هم نداشت مردی متدین بود كه هیچ گاه بی وضو آواز نمی‌خواند او موسیقی را راز و نیاز معنوی و عاطفی با خالق یكتا می‌دانست.
     
    مرحوم نكیسا با مرحوم امیری فیروز‌كوهی خیلی صمیمی بود و به منزل او زیاد رفت و آمد داشت. ذكر مولود نبی (ص) كه با تار امیری فیروزكوهی و سه تار مرحوم حسن مشمون اجرا شده است،موجود است.
     
    عنوان “نكیسا” موسیقیدان ایران باستان برای حسینعلی مصفا، حاكی از جایگاه رفیع او در عالم موسیقی است.
  • نکیسا در 5 آبانماه 1352 فوت کرده و در مصاحبه ای
  • در 1349 یا 50 ضبط کرده اند و در آن هنگام نکیسا حدود
  • 100 سال عمر داشته. با اینحال چنان سرزنده است
  • که مصاحبه کننده به نکیسا میگوید "کاش این روحیه شما
  • رو ما هم داشتیم!"
  •  

نوشته شده در جمعه 24 بهمن 1393برچسب:حسینعلی خان نکیسا,تفرش,ساعت 9:42 توسط داود مشهدي|

 

 

 

 
 
عکسهایی ازمنطقه کوهستانی و زیبای مرگه در15
کیلومتری شرق تفرش دردهم اردیبهشت1393


سایر عکسها را اینجا ببینید
نوشته شده در یک شنبه 14 ارديبهشت 1393برچسب:مرگه تفرش,تفرش,tafresh,ساعت 9:49 توسط داود مشهدي|

 دره چندلان در 13كیلومتری جاده تفرش به بخش

 رودبار ودرنزدیكی روستای بازرجان قرارداردمكانی
با مناظرزیبا وكوههای بلندكه درفصول مختلف مورد
توجه كوهنوردان وعلاقمندان طبیعت قراردارد
 
 

 

 
 
نوشته شده در چهار شنبه 21 فروردين 1392برچسب:چندلان,تفرش,بازرجان,ساعت 1:2 توسط داود مشهدي|

درروز دوم محرم امسال نیز مانند سال گذشته کاروان نمادین

عاشورا باحضور وهمراهی جمع زیادی از مردم تفرش براه

افتاد


سایر عکسها را اینجا مشاهده کنید

نوشته شده در شنبه 27 آبان 1391برچسب:عاشوراتفرش,ساعت 20:3 توسط داود مشهدي|

 

كبوران در5كیلومتری شمال غرب تفرش درمسیر

بخش رودبار قرار دارد.ارآثار وازبقایای قلعه های

موجوددرآن میتوان قدمت آنرا به دوران قبل از اسلام

تخمین زد.كبوران دارای باغها ومزارع زیبا با

 محصولاتی مانند بادام گردو گندم وجو وسایر غلات و

صیفی جات میباشد

منظره بسیار زیبای كبوران را از جاده عبوری كنار

روستاوهمچنین گشتی درروستامیتوان مشاهده كرد

 

عكس هایی از كبوران دراریبهشت ماه سال 91

 

برای مشاهده سایر عكسهااينجاكلیك نمایید

 

نوشته شده در دو شنبه 1 خرداد 1391برچسب:كبوران,بهاران,تفرش,ساعت 7:15 توسط داود مشهدي|

 روستای بازرجان

بازرجان  مركز دهستان بازرجان در15كیلومتری غرب

تفرش قراردارد این روستا 400سال قدمت داشته و جمعیت

ساكن درآن حدود 150نفر میباشد اغلب بازرجانی ها در

تهران وسایر شهرهای بزرگ مشغول به كار میباشند كه

كه درتابستان وسایر مناسبتهای مذهبی وتعطیلات به روستا

مراجعت میكنند.مردم این روستا در عمران وآبادانی بازرجان

همت وپشتكار زیادی دارندكه حاصل آن ساخت تكیه كتابخانه

تسطیح وكف سازی كوچه هاوساختمان دهیاری وحمام

همچنین بنای مسجد النبی كه بسیار زیبا ومجهزباگلدسته هایبزرگ كه ازفواصل دور قابل مشاهده است طبیعت

 بسیار زیبای روستا كه دربهار وتابستان پذیرای جمع

 كثیری ازمسافران میباشد

این روستا در منطقه شكار ممنوع بازرجان قرارداردودر

اطراف آن گونه های گیاهی وجانوری متنوعی یافت میشود

گونه هایی همچون گرگ  كل وبز گراز  كفتار  شغال وسمور

وپرندگانی همچون عقاب  سهره قمری فاخته تیهو وكبك

همچنین گیاهانیمانند بابونه  بالامبو  اسپند آویشن خاكشیر

 كاسنی  وچند نمونهدارویی دیگر 

 

 

 

نوشته شده در سه شنبه 18 بهمن 1390برچسب:بازرجان ,تفرش,,ساعت 22:7 توسط داود مشهدي|

 آسياب هاي تفرش

آسياب وآسياباني درزمانهاي قديم جزومشاغل مهم

بودچراكه نان قوت غالب مردم از گندمي كه دست

رنج خودكشاورزان بوددراين اسيابها آرد ميشدتا

براي مصرف ساليانه آنهاآماده شود اين آسيابها در

كنار رودها وجويهاي پر آب قرار داشتنددرتفرش

نيز چندين آسياب دركنار رودخانه آبكمر وچند نقطه

 ديگرتفرش وجودداشت كه امروزه فقط خرابه هايي

 از آنها بجاي مانده است

برخي از آنها عبارت بودند از:

آسياب حاج علي ودو آسياب ديگر در دره آبكمر

آسياب درقلعه

آسياب شمس آباد

آسياب شاهك

نوشته شده در پنج شنبه 17 آذر 1390برچسب:آسياب هاي تفرش,تفرش,درقلعه,ساعت 23:22 توسط داود مشهدي|

 قلعه هایادگار دوران قبل از اسلام درمنطقه تفرش هستند از دیگرمراکز واماکن تاریخی این شهر می باشد . 



این آثار تاریخی تفرش متعلق به دوران قبل از اسلام است که مصالح به کار رفته در این قلعه ها سنگهای لاشه وگل بوده و هیچ هنر زیبا و باظرافتی درساخت آنها به کار نرفته است . 

مساحت قلعه ها متفاوت می باشد و معمولا با چند برج محصور شده اند که هدف از ساخت آنها برای مقاصد نظامی اهالی ساکن در اطراف این قلعه ها بوده است. 

امروز پس از گذشت صدها سال ساخت وسازهای مسکونی این قلعه ها نیز مورد استفاده مسکونی پیدا کرده اند و کم کم رو به تخریب هستند.

 

نوشته شده در دو شنبه 9 خرداد 1390برچسب:قلعه هاي تفرش,ساعت 13:51 توسط داود مشهدي|

 

ابوعلی فضل بن حسن معروف به شیخ طبرسی نامش درهمه كتابها فضل یاد

شده و لقبش امین الدین و امین الا سلام گفته اند شهرتش طبرسی ( با فتح طا

و سكون ب  ) منسوب به طبرس یعنی تفرش .

درباره انتساب طبرسی در برخی از تالیفات اشتباهاتی بچشم میخورد كه عده ای

شیخ را منسوب به طبرستان یعنی مازندران میدانند و عده ای نیز وی را منسوب

به طبس میدانند كه نظایر چنین اشتباهاتی در كتب بعضی از عالمان حتی ترجمان

احوال رجال دیده می شود اما دلیل مسلم بر تفرشی بودن شیخ بیان علی بن زید

بیهقی در كتاب تاریخ بیهقی است كه فقط 15 سال بعد از مرگ طبرسی تا لیف

شده و مولف آن 49 سال با طبرسی هم روزگار بوده شیخ طبرسی از سال 532

هجری قمری نزدیك به 25 سال در سبز وار موطن بیهقی اقامت داشته است .

در كتاب تاریخ بیهقی درباره طبرس تفرش ) چنین نوشته شده است : طبرس

منزلی است میان قاشان و اصفهان و اصل ایشان از آن دیار است ولادت طبرسی

را بین سال های 460 تا 470 دانسته اند وی در سال 548 در سبز وار وفات  

یافت جنازه او را به مشهد مقدس بردند و در نزدیك حرم به خاك سپردند حتی در

شعر مزار شیخ نیز او را اشتباها اهل طبرستان نامیده اند .

شیخ طبرسی در فنون و علوم زمان خویش یعنی نحو و صرف شعر وعلوم ادبی

وریاضیات و علوم دینی وتفسیر متبحر بوده ودر آن ها رتبه ها داشته است صاحب

تاریخ بیهقی درباره او می گوید :(واین امام در نحو فرید عصربود)درهمین كتاب

ازتسلط شیخ درریاضیات جبرومقابله وعلوم شرعی واسلامی یادشده است وی18

كتاب تالیف كرده كه معروفترین آنها :مجمع البیان-جوامع الجامع-كنزاللالی –

الكافی الشافی میباشد

اوشاگردان بسیاری داشته كه معروفترین آنها:قطب راوندی-حسین بن بابویه-

محمدبن علی بن شهرآشوب میباشند

 

داستانی شگفت

زمانی، سکته ای بر علاّمه طبرسی عارض می شود و خانواده اش به گمان این که به رحمت ایزدی پیوسته، وی را به خاک می سپارند. او پس از مدتی به هوش آمده، خود را درون قبر می بیند و هیچ راهی را برای خارج شدن و رهایی از آن نمی یابد. در آن حال، نذر می کند که اگر خداوند او را از درون قبر نجات دهد، کتابی در تفسیر قرآن بنویسد. در همان شب، قبرش به دست کفن دزد نبش می شود و به وسیله او نجات می یابد. پس از آن، کفن دزد به راهنمایی و هدایت علامه، توبه می کند و طبرسی نیز به نذر خود وفا کرده، کتاب مجمع البیان را می نویسد.

مجمع البیان؛ پایه فضل و دانش علامه

برای درک مقام علمی و پایه فضل امین الدین طبرسی رحمه الله ، کافی است یکی از آثار قلمی و فکری او، یعنی کتاب با عظمت مَجْمَعُ البَیان را مورد مطالعه قرار دهیم تا چنان که باید، به مقام شامخ علمی او پی ببریم. به گواهی این کتابِ گران قدر، طبرسی فقیهی متبحّر، مفسری بزرگ، محدثی عالی قدر، متکلّمی دانا، ادیبی خوش ذوق و توانا، دانشمندی لغت شناس، دانای به دانش نحو، صرف و عروض و به ویژه نویسنده ای چیره دست و با سلیقه و علامه ای نامور بوده است.

با همین جامع بودن و مزایاست که تفسیر مجمع البیان، کار برجسته آن دانشمند بزرگ شیعه، مورد توجه خاص دانشمندان اهل تسنن هم واقع می شود؛ چنان که شیخ محمود شلتوت، استاد بزرگ دانشگاه الازهر، درباره این تفسیر مهم شیعی می گوید: «تفسیر مجمع البیان، با مزایای زیادی که دارد، از کلیه تفاسیر قرآن بهتر است».

 

 

نوشته شده در سه شنبه 3 خرداد 1390برچسب:طبرسي,ساعت 23:36 توسط داود مشهدي|


آخرين مطالب
» حسینعلی خان مصفا تفرشی معروف به نکیسا
» عکسهایی از طبیعت زیبای مرگه
» دره چندلان
» كاروان عاشورا
» روستاي كبوران
» بازرجان
» آسياب هاي تفرش
» قلعه هاي تفرش
» علامه طبرسي
» آب انبار موزه بلور
» اماكن ديدني تفرش
» امامزاده احمد كوهين
» منزل تاريخي ميرفخرايي
» استاد عباس سحاب
» عكسهايي از چهار فصل تفرش
» آب انبار مشهد
» ماه محرم در تفرش
» ابراهيم كاريابي پدر عمران وآباداني تفرش
» امامزاده محمد
» تفرش مهد تعزيه كشور
Design By : Pars Skin